کرمان رصد - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
رئیسجمهور روسیه خبر داد: مقامات اسرائیل به او گفتهاند که دنبال درگیری مجدد با ایران نبوده و در پی حل مسائل و پرهیز از هرگونه تقابل هستند سازندگی در گفتوگو با کوروش احمدی، دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل به بررسی سخنان پوتین و همچنین تشکر ترامپ از ایران برای حمایت از برقراری صلح در غزه پرداخته است
«ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه در دومین اجلاس روسیه و آسیای مرکزی اعلام کرد که مساله هستهای ایران فقط از طریق دیپلماتیک قابل حلوفصل است. پوتین تاکید داشت که ایران مایل به دنبال کردن مسیر دیپلماتیک برای حلوفصل برنامه مساله هستهای خود است. او گفت: ما با شرکای ایرانی خود در تماس نزدیک هستیم و عزم آنها را برای یافتن راهحلهای قابل قبول متقابل و از سرگیری همکاری سازنده با آژانس بینالمللی انرژی اتمی احساس میکنیم.
رئیسجمهور روسیه با اشاره به اینکه اسرائیل از طریق تماسهای محرمانه به روسیه اعلام کرده که به دنبال درگیری با ایران نیست، افزود: «رهبران اسرائیل از ما خواستهاند به دوستان ایرانیمان پیام دهیم که اسرائیل به دنبال حل مسائل و پرهیز از هرگونه تقابل است». کوروش احمدی، دیپلمات پیشین کشور در سازمان ملل در گفتوگو با سازندگی، دو پیام مهم صحبتهای پوتین را مورد بررسی قرار داد. احمدی در گفتوگویی تحلیلی درباره اظهارات اخیر ولادیمیر پوتین پیرامون تحولات خاورمیانه و احتمال وقوع جنگ میان ایران و اسرائیل گفت: «طی دوره بعد از جنگ 12 روزه، من همیشه اعتقاد داشتهام که احتمال از سرگیری جنگ گسترده دیگری چندان زیاد نیست. اسرائیل بدون اجازه و هماهنگی و حمایت ایالات متحده، قادر به اقدام نظامی علیه ایران نیست. ایران یکی از کشورهای کلیدی منطقه با موقعیتی ژئوپلیتیک بسیار حساس است؛ ایران کشوری است که با حوزههای ژئوپلیتیک متعددی مانند قفقاز و آسیای میانه، عراق، خلیجفارس و تنگه هرمز و آسیای جنوبی هممرز است. هرگونه بیثباتی در ایران، ازجمله جنگ یا تجزیه، میتواند به سرعت به این مناطق سرریز شود و دامنه ناامنی را تا کشورهای همسایه و حوزه خلیجفارس گسترش دهد».
به گفته احمدی، این نگرانی در میان دولتهای عربی خلیجفارس نیز وجود دارد زیرا آنها بیم دارند که در صورت وقوع جنگ، تأثیرات و پیامدهای آن دامنشان را بگیرد.
وی افزود: «در چنین شرایطی اگر بیثباتی گستردهای در منطقه رخ دهد، هیچ کشوری جز آمریکا توان اقدام برای کنترل و مهار اوضاع را ندارد. ایالات متحده تنها قدرتی است که به لحاظ اقتصادی و نظامی و پرسنلی در موقعیتی است که باید مانع گسترش بحران در خاورمیانه شود و همین امر یکی از عوامل مهمی است که موجب احتیاط آمریکا و میل آن کشور به جلوگیری از شکلگیری جنگ جدید میشود».
احمدی با اشاره به ملاحظات داخلی در سیاست آمریکا نیز گفت:«در داخل آمریکا نیز شرایط برای آغاز جنگ مساعد نیست. پایگاه رأی دونالد ترامپ که عمدتاً شامل نیروهای محافظهکار و انزواطلب و یا به اصطلاح جنبش ماگاست با درگیری نظامی جدید آمریکا در خارج به ویژه در خاورمیانه مخالف است. تجربه حمله محدود آمریکا به برخی سایتهای هستهای ایران نیز نشان داد که حتی جریانهای درون حزب جمهوریخواه، از جمله حامیان ترامپ در جنبش «ماگا» و چهرههای انزواگرا، مخالف ورود واشنگتن به جنگ در خاورمیانه بودند. به طور کلی ترامپ در این دوره تحت فشارهای متعارضی قرار داشته است؛ از یکسو با فشارهای اسرائیل و شخص نتانیاهو و لابی اسرائیل در آمریکا برای همراهی با اسرائیل بر جنگ علیه ایران مواجه بوده و از سوی دیگر به دلایلی که گفتم به خاطر شعارها و مواضعش علیه جنگهای قبلی روسای جمهوری پیشین آمریکا و مخالفت پایگاه اجتماعیاش مایل به درگیر شدن در جنگ گسترده دیگری نبوده است. حتی معاونش و بسیاری از چهرههای با نفوذ اطراف او و جریان محافظهکار نیز تمایلی به درگیری نظامی ندارند».
محدودیتهای اسرائیل و نقش بازدارندگی آمریکا
به باور این دیپلمات سابق، از طرفی اسرائیل بهتنهایی توان آغاز جنگی تمامعیار علیه ایران را ندارد: «اسرائیل بدون اجازه و هماهنگی با واشنگتن قادر به تجاوز دیگری علیه ایران نیست. حتی اگر بخواهد چنین تصمیمی بگیرد برای دفاع در برابر پاسخ موشکی ایران به پشتیبانی آمریکا، برخی کشورهای اروپایی و شاید حتی برخی از کشورهای منطقه نیاز خواهد داشت. جنگ با ایران همیشه ممکن است به یک عملیات نظامی محدود ختم نشود بلکه همیشه امکان سرریز آن به کل منطقه وجود دارد. بنابراین هرگونه اقدام شتابزده از سوی اسرائیل بدون اجازه صریح و روشن آمریکا عملاً غیرممکن است». او افزود: «البته ترجیح و میل وافر جریان افراطی حاکم در اسرائیل همچنان این است که از طریق جنگ و تجاوز مستمر موقعیت خود و موقعیت اسرائیل را تقویت کند. این جریان طی 70 تا 80 سال گذشته همواره کوشیده است با تضعیف قدرتهای بزرگ منطقهای، از جمله ایران، موقعیت خود را بهعنوان یک کشور کوچک با عمق استراتژیک محدود در منطقه تثبیت کند. با این حال واقعیت این است که اسرائیل بدون پشتیبانی آمریکا نمیتواند جنگی تازه را آغاز کند و از پس تبعات احتمالی آن برآید».
پیام پوتین و برداشتهای دوگانه
احمدی در ادامه درباره پیام پوتین به نتانیاهو توضیح داد:«ظاهرا پوتین بعد از گفتوگوی تلفنی با نتانیاهو، پیامی از قول او به طرف ایرانی منتقل کرده و آن اینکه «اسرائیل خواهان حلوفصل دیپلماتیک مسائل با ایران است و به دنبال درگیری با ایران نیست.» پیام این سخنان پوتین میتواند این نیز باشد که روسیه تمایلی به وقوع درگیری جدیدی در منطقه ندارد. پوتین شاید به این ترتیب خواسته بگوید که با توجه به تمایل نتانیاهو به نحوی که مطرح کرده، اکنون توپ در زمین ایران است که به سهم خود در جهت تنشزدایی حرکت کند و در غیر این صورت مسکو، مسئولیتی در قبال هر اتفاقی که ممکن است بیفتد بر عهده نخواهد گرفت. شاید در واقع، پوتین بهنوعی خواسته به ایران هشدار دهد که اگر درگیری جدیدی آغاز شود، او خواسته پیشاپیش بگوید که در موقعیت حمایت از تهران قرار نخواهد گرفت».
احمدی تأکید کرد: «ممکن است پوتین در این گفتوگو حتی خواسته باشد از شکلگیری نوعی «تفاهم حداقلی» میان ایران و اسرائیل سخن بگوید؛ تفاهمی که بر اساس آن ایران از سیاست تهدید اسرائیل فاصله بگیرد و همانند برخی کشورهای اسلامی دیگر، رفتار عملگرایانهتری در پیش گیرد. این برداشتها البته در حد گمانهزنی است اما از لحن و محتوای سخنان پوتین چنین استنباطی میتواند ممکن باشد».
بازار ![]()
تفاوت نگاه واشنگتن و تلآویو به ایران
کوروش احمدی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به مواضع اخیر ترامپ که از همکاری ایران در روند صلح غزه تقدیر کرده بود، اظهار داشت:«سیاست ایالات متحده در قبال ایران با سیاست اسرائیل، تفاوت اساسی دارد. اسرائیلیها در یک سناریوی آرمانی بهدنبال تضعیف و حتی تجزیه ایراناند تا مانع از قدرتگیری مجدد تهران شوند اما واشنگتن چنین هدفی را دنبال نمیکند. هدف اصلی آمریکا توقف غنیسازی اورانیوم در ایران است و بعید است از این خواسته عقبنشینی کند».
او ادامه داد: «ترامپ از هر نشانهای که حاکی از تمایل ایران به کاهش تنش و حمایت از آتشبس در غزه باشد، بهرهبرداری تبلیغاتی نیز میکند. او تلاش دارد از این علائم، تصویری مثبت از امکان کار با ایران ارائه دهد و آن را نشانهای از امکان تفاهم میان دو کشور جلوه دهد. ترامپ در پی آن است که نشان دهد حتی ایران نیز با طرحهای صلح او در خاورمیانه همراه است و این امر میتواند، دستاوردی سیاسی برای او در داخل آمریکا باشد».
تمرکز جدید آمریکا بر رقابت قدرتهای جهانی
احمدی در پایان گفت:«اولویت و تمرکز سیاست خارجی آمریکا به نحوی فزاینده بر حوزه رقابت قدرتهای بزرگ، بهویژه با چین، قرار گرفته است. نگاه واشنگتن به ایران نیز عمدتا در این چارچوب تعریف میشود. آمریکا اکنون ایران را نه فقط بهعنوان یک مساله منطقهای بلکه بهعنوان یکی از عوامل مؤثر در آرایش جهانی قدرتها میبیند. از دید واشنگتن، ایران در کنار چین، روسیه و کره شمالی در یک جبهه قرار دارد و تلاش آمریکا این است که تا حدی ایران را از این محور دور کند».
وی افزود: «آمریکا میکوشد با کاهش تنش در خاورمیانه، انرژی و تمرکز خود را بر رقابت با چین بگذارد. از این منظر، کاهش درگیریها با ایران یا دستکم جلوگیری از جنگ تازه میتواند به واشنگتن کمک کند تا در عرصه جهانی موقعیت خود را حفظ کند. در مقابل، اسرائیل ممکن است همچنان بر طبل تهدید علیه ایران بکوبد اما در عمل بدون حمایت آمریکا، قادر به اقدام مؤثری در حد جنگ تمام عیار نخواهد بود هر چند که برخی اقدامات ایذایی را ممکن است بخواهد، ادامه دهد».
احمدی در پایان گفت: «در مجموع، شرایط منطقه، وضعیت داخلی آمریکا و محدودیتهای اسرائیل همگی نشان میدهند که احتمال درگیری مستقیم میان ایران و اسرائیل در کوتاهمدت بالا نیست. با این حال، تنش و رقابت سیاسی و امنیتی ادامه خواهد داشت و هرگونه اشتباه محاسباتی از سوی یکی از طرفین میتواند، منطقه را در مسیر بحران تازهای قرار دهد».