کرمان رصد - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، نشان داده است که یکی از قاطعترین و پرتحرکترین رهبران اروپاست، اما ناتوانیاش در تشکیل دولتی که بتواند با بدهی فزاینده و شکاف سیاسی مقابله کند، اعتبار او را بهعنوان یک بازیگر مهم بینالمللی تضعیف کرده است.
بازار ![]()
فرقی نمیکند که عملکرد رهبر یک کشور در صحنه جهانی تا چه اندازه برازنده و تأثیرگذار باشد؛ در هر حال، بیثباتی داخلی از نفوذ جهانی آن میکاهد.
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، نشان داده است که یکی از قاطعترین و پرتحرکترین رهبران اروپاست، اما ناتوانیاش در تشکیل دولتی که بتواند با بدهی فزاینده و شکاف سیاسی مقابله کند، اعتبار او را بهعنوان یک بازیگر مهم بینالمللی تضعیف کرده است.
مکرون که در داخل کشور بهشدت نامحبوب است، در تلاش برای تشکیل ششمین دولت در طول 21 ماه گذشته است و همچنان امیدوار است نخستوزیری بیابد که بتواند در مجلسی که دستکم سهقطبی شده و هیچ جناحی اکثریت پایداری ندارد، حمایت لازم را جمع کند.
بر اساس گزارش نیویورکتایمز، پس از یک روز طولانی مذاکره با رهبران احزاب در روز جمعه، مکرون اعلام کرد که از سباستین لکورنو که دوشنبه گذشته استعفا داده بود خواسته است بار دیگر برای تشکیل دولت تلاش کند.
به گفته دانیلا شوارتزر، کارشناس روابط فرانسه و آلمان و عضو هیئتمدیره بنیاد غیرانتفاعی برتلسمان، «بیثباتی داخلی، اعتبار بینالمللی را تضعیف میکند، حتی اگر سیاست خارجی در حوزه اختیارات رئیسجمهور باشد. زیرا وقتی پای مسائل مالی به میان میآید، تصمیمگیری وابسته به مجلس و بودجه است» امری که مکرون کنترل مستقیمی بر آن ندارد.
فلج شدن سیاسی در پاریس، وزن راهبردی و قدرت تصمیمگیری اروپا را بهویژه در زمینه تسلیح مجدد کاهش میدهد. مکرون ممکن است در بودجه جدید فرانسه، همانند تابستان امسال، وعده افزایش بودجه نظامی دهد، اما در نهایت این پارلمان فرانسه است که بر تخصیص بودجه کنترل دارد و این موضوع باعث میشود تلاشهای او برای واکنش به روسیه تهاجمی، توخالی و غیرواقعی جلوه کند. شوارتزر افزود: «بدون دولت و بودجه، قانع کردن دیگران یا تقسیم بار مسئولیت دشوار است.»
اروپا در حال رویارویی با چالشهای بزرگی است و از رهبریای که فرانسه بهطور سنتی ایفا میکرد، میتواند بهرهمند شود. به گفته ریم ممتاز، سردبیر وبلاگ Strategic Europe در اندیشکده کارنگی اروپا، روسیه در هفتههای اخیر تلاشهای هیبریدی خود برای ارعاب اروپا را تشدید کرده، از جمله با اعزام هواپیما به حریم هوایی لهستان، استونی و رومانی، در حالی که ایالات متحده نیز در حمایت از اوکراین دچار تزلزل شده است. به گفته او: «فرانسه و دامنه مانور بینالمللیاش به دلیل بیثباتی و غیرقابل پیشبینی بودن سیاست داخلی تضعیف شده است.»
آلمانیها نیز از این موضوع ابراز ناامیدی میکنند که فرانسه در زمانی که اتحادیه اروپا، ناتو و اوکراین بیش از همیشه به قدرت و منابع آن نیاز دارند، تا این حد دچار شکاف است. موتور اقتصادی و سیاسی موسوم به محور فرانسه-آلمان که سالها محرک سیاست اروپایی بود، مدتی است که از کار افتاده و تقصیر از هر دو سوست.
فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، و مکرون در ماه اوت تلاش کردند با پیشنهادهایی برای همکاری در حوزه امنیت، دفاع و انرژی، این محور را احیا کنند، اما این تلاشها نیز متوقف شده است.
پارلمان چندپاره فرانسه، خود نتیجه تصمیم مکرون برای برگزاری انتخابات زودهنگام در ژوئن 2024 است؛ تصمیمی که پس از عملکرد قوی راست رادیکال در انتخابات اروپایی گرفته شد و از نظر قانونی ضرورتی نداشت. این اقدام باعث ایجاد شکاف سهجانبهای شد که در آن هیچ جناحی اکثریت ندارد، بهویژه با توجه به اینکه خود احزاب چپ و راست میانه نیز دچار انشقاقاند.
با افزایش محبوبیت حزب راست افراطی «اجتماع ملی» به رهبری مارین لوپن، فرانسه اکنون به دموکراسیای تبدیل شده که بسیاری از مردمش از برگزاری انتخاباتی دیگر بیم دارند. به گفته فابیان زولگ، مدیر اندیشکده «مرکز سیاست اروپا» در بروکسل، اروپا باید «از هماکنون برای احتمال جدی انتخاب یک رئیسجمهور راست رادیکال و ضداتحادیه اروپا در فرانسه آماده شود.»
هر دو حزب «اجتماع ملی» لوپن و حزب چپ رادیکال «فرانسه تسلیمناپذیر» به رهبری ژانلوک ملانشون مشتاق برگزاری انتخابات جدیدند، امری که مکرون میخواهد از آن پرهیز کند. هر دو حزب روابط نزدیکی با روسیه دارند و احتمالاً در صورت برگزاری انتخابات تازه، عملکرد بهتری خواهند داشت، وضعیتی که موقعیت مکرون را بدتر خواهد کرد.
همچنین مارین لوپن یا جانشین سیاسی او، جوردن باردلا، شانس زیادی برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده دارند. آنها اکنون مکرون را برای استعفا تحت فشار قرار دادهاند، هرچند چنین اقدامی از سوی او بسیار بعید تلقی میشود. بیثباتی سیاسی داخلی فرانسه، این کشور را در تنگنای مالی روزافزونی قرار داده است؛ قیمت اوراق قرضه در حال افزایش است و هرگونه مصالحه سیاسی، احتمالاً توان دولت را برای کاهش کسری بودجه عظیم کشور بیشتر تضعیف خواهد کرد.
به گفته ریم ممتاز، «این وضعیت رو به وخامت، تأثیر مستقیمی بر هزینه استقراض مشترک اتحادیه اروپا برای پروژههای دفاعی و امنیتی در برابر تهدید فزاینده روسیه خواهد داشت.»
بدهی بالای فرانسه و بودجه بهشدت تحت فشار آن، در درجاتی مختلف، در میان سایر کشورهای کلیدی اروپایی به جز آلمان نیز دیده میشود. با توجه به وعده دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، مبنی بر عدم صرف پول بیشتر برای اوکراین، کشورهای اروپایی ناچارند این کمبود را جبران کنند. همین موضوع باعث شده کمیسیون اروپا در بروکسل در حال بررسی راههای حقوقی جایگزین برای استفاده از میلیاردها دلار داراییهای منجمد روسیه باشد تا از محل آن، وامی بلندمدت برای اوکراین فراهم کند و از فشار بر بودجههای ملی کشورهای عضو بکاهد.
اما این طرح با مخالفت بلژیک که بیشتر داراییهای روسیه در آن ذخیره شده و نگران مسئولیتهای حقوقی آینده است، و همچنین با مخالفت بانک مرکزی اروپا روبهرو شده است؛ بانکی که از ایجاد سابقهای حقوقی خطرناک و تأثیر منفی احتمالی بر یورو بیم دارد.
با این حال، مکرون همچنان پرانرژی است و به گفته ممتاز، «مغز متفکر اصلی اروپا» باقی مانده است. او نقش مهمی در احیای ایده راهحل دوکشوری در خاورمیانه و برای به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین، با همکاری عربستان سعودی نقش مهمی ایفا کرده است. اما در جهانی که سیاست بر مبنای معاملات قدرت و منافع واقعی پیش میرود، نمادگرایی بهتنهایی کافی نیست.
به گفته مارک لئونارد، مدیر شورای روابط خارجی اروپا، از زمانی که قمار انتخاباتی مکرون با برگزاری انتخابات زودهنگام شکست خورد، اروپا در حال سازگار شدن با ضعف فزاینده فرانسه است. برای مثال، با افزایش نگرانیها در اروپا از ترامپ و ولادیمیر پوتین، نخستوزیر بریتانیا کیر استارمر توانسته پس از برگزیت، نفوذ بیشتری در اروپا پیدا کند. او همراه با مکرون، ائتلافی غیررسمی از کشورهای داوطلب شامل بریتانیا، فرانسه، آلمان، لهستان و فنلاند تشکیل داده تا خارج از ساختارهای رسمی اتحادیه اروپا، در حوزههای دفاع و امنیت، از جمله درباره اوکراین همکاری کنند.
به گفته لئونارد: «اما در موضوع اوکراین، مسئله پول تعیینکننده است. مکرون در قبال اوکراین جسور و پیشرو بوده، اما این رویکرد تا حدی جانشینی نمادین برای کمبود منابع مالی فرانسه است، چون کمکهای این کشور در مقایسه با آلمان بسیار ناچیز بوده است. مکرون تأثیر قابل توجهی بر جهتگیری سیاستها داشته، اما اکنون شاهد محدودیتهای واقعی نفوذ او هستیم.»
منیژه موذن