کرمان رصد -
شانزدهم دسامبر ۱۹۹۸، ایالات متحده آمریکا با همراهی انگلیس و بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد، حملهای چهارروزه علیه عراق انجام داد که «عملیات روباه صحرا» نام گرفت و به نابودی بخش قابل توجهی از زیرساختهای نظامی این کشور انجامید.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، این حمله که مصادف با ۲۵ تا ۲۸ آذر ۱۳۷۷ هجری شمسی بود، یکی از مهمترین نقاط عطف در روند تقابل غرب با عراق در دهه ۹۰ میلادی به شمار میرود؛ تقابلی که نقش قابل توجهی در تحولات بعدی عراق ایفا کرد و نهایتاً به حمله گسترده و اشغال این کشور توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳ انجامید.
آمریکا و انگلیس، علت رسمی این حمله را «عدم همکاری عراق با بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل متحد و نگرانی از ادامه فعالیتهای مرتبط با سلاحهای کشتار جمعی» اعلام کردند.
مقامهای واشنگتن و لندن مدعی بودند بغداد به تعهدات خود ذیل قطعنامههای شورای امنیت پایبند نیست و با ایجاد محدودیت، مانع انجام مأموریت بازرسان سازمان ملل میشود.
اهداف عملیات روباه صحرا چه بود؟
هدف اصلی این عملیات، به گفته سندی برگر، مشاور امنیت ملی وقت ایالات متحده، «محو برنامه تولید سلاحهای شیمیایی، بیولوژیکی و هستهای عراق» عنوان شد.
همچنین آمریکا و انگلیس اعلام کردند هدف از این عملیات، منحصراً تأسیسات نظامی عراق است.
با این حال، گزارشها نشان میدهد براثر این حمله، چندین مدرسه ابتدایی و مخازن آب مورد استفاده حدود ۳۰۰ هزار نفر از ساکنان بغداد تخریب شد.
علاوه بر این، نیروهای آمریکایی یک پالایشگاه نفت در بصره را هدف قرار دادند؛ پالایشگاهی که ادعا میشد تحریمهای آمریکا و سایر تحریمهای غربی را نقض میکند. همچنین تعدادی از کاخهای صدام حسین، مقر اصلی حزب بعث و بخشهایی از میادین نفتی در جنوب عراق نیز دچار آسیب شدند.
ریشههای بحران عراق؛ از جنگ ایران و عراق تا حمله به کویت
عراق به رهبری صدام حسین در دهه ۸۰ میلادی، درگیر جنگی فرسایشی با جمهوری اسلامی ایران بود؛ جنگی که حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم قدرتهای غربی، بهویژه آمریکا، و برخی کشورهای منطقه را برای بغداد به همراه داشت.
در همین دوره، عراق از سلاحهای شیمیایی علیه ایران استفاده کرد، اما این اقدام هرگز با واکنش جدی از سوی غرب مواجه نشد.
حتی در سال ۱۹۸۶، هیأت اعزامی سازمان ملل متحد که استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی را تأیید کرده بود، هیچ اقدام بازدارنده بین المللی در قبال این کشورانجام نشد.
عدم اعمال تحریمهای مالی و نظامی علیه رژیم بعث، بهطور مستقیم به جسورتر شدن صدام حسین انجامید.
عراق که از دهه ۱۹۷۰ صنایع شیمیایی خود را توسعه داده و با کمک غیرمستقیم شوروی سابق و آلمان به توانایی ساخت گازهای خردل و تابون دست یافته بود، در سال ۱۹۸۹، گروهی از مهندسان هستهای خود را با هماهنگی دولت بعث و به دعوت آمریکا به این کشور اعزام کرد تا دورههای آموزشی پیشرفته را طی کنند؛ اقدامی که در دوران ریاستجمهوری جورج بوش پدر در آمریکا انجام شد.
آغاز سرد شدن روابط عراق و آمریکا
پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، دولت صدام حسین با بحران شدید اقتصادی، بدهیهای سنگین و مشکلات ساختاری گسترده روبهرو شد.
اختلافات با کویت بر سر بدهیهای جنگ، سیاستهای نفتی و اتهام برداشت غیرقانونی از میادین نفتی مشترک، بهانه لازم را برای حمله عراق به کویت فراهم کرد.
حمله صدام حسین به کویت در سال ۱۹۹۰، موجب رویارویی مستقیم آمریکا با عراق شد؛ بهویژه آنکه کویت در مقایسه با عراق، متحد نزدیکتری برای واشنگتن به شمار میرفت.
پس از اخراج نیروهای عراقی از کویت توسط آمریکا و متحدانش، عراق تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی و نظامی قرار گرفت و سازوکار بازرسیهای تسلیحاتی سازمان ملل متحد به اجرا درآمد.
این بازرسیها که بهطور رسمی با هدف اطمینان از خلع سلاح عراق انجام میشد، بهتدریج به ابزاری برای دسترسی گسترده به زیرساختهای نظامی و امنیتی این کشور تبدیل شد و حدود هفت سال ادامه یافت؛ تا آنکه بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا، در واکنش به محدودیتهای اعمالشده از سوی عراق، «قانون آزادسازی عراق» را امضا کرد.
دستاوردها و ناکامیهای عملیات روباه صحرا
در کوتاهمدت، این عملیات به تخریب بخش قابل توجهی از زیرساختهای نظامی عراق انجامید.
برخی پایگاهها، مراکز ارتباطی و سامانههای پدافندی آسیب دیدند و آمریکا و انگلیس توانستند تصویر دقیقتری از توان دفاعی عراق به دست آورند.
با این حال، حکومت صدام حسین سرنگون نشد و به همین دلیل، زمینه مداخلات بعدی غرب در عراق از بین نرفت.
همچنین، ادعای وجود سلاحهای کشتار جمعی که محور اصلی این حمله بود، هیچگاه بهطور قطعی ثابت نشد.
از همان ابتدا، مشروعیت حقوقی این عملیات با تردیدهای جدی مواجه بود.
عملیات روباه صحرا بدون تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد انجام شد و همین موضوع انتقادات گستردهای را در سطح بینالمللی برانگیخت.
کوفی عنان، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، در همان زمان بهصراحت اعلام کرد که این حمله فاقد مجوز قانونی لازم است و نمیتوان آن را اقدامی مشروع در چارچوب حقوق بینالملل دانست.
ادعای «حمله بدون تلفات غیرنظامی» و واقعیت میدانی
مقامهای آمریکایی پیش از آغاز عملیات، بارها تأکید کردند که حمله صرفاً متوجه مراکز نظامی، پدافندی و تأسیسات مرتبط با تسلیحات عراق خواهد بود و غیرنظامیان هدف قرار نخواهند گرفت.
با این حال، گزارشهای منتشرشده از سوی نهادهای بینالمللی و منابع مستقل از کشته و زخمی شدن صدها غیرنظامی عراقی در جریان چهار روز بمباران حکایت دارد.
اگرچه آمار دقیق قربانیان غیرنظامی همچنان محل اختلاف است، اما اصل وارد آمدن تلفات انسانی به مردم عراق حتی از سوی برخی نهادهای وابسته به سازمان ملل نیز تأیید شده است.
این موضوع، بار دیگر این پرسش اساسی را مطرح میکند که چگونه عملیاتهایی که «دقیق و هوشمند» توصیف میشوند، در عمل به تلفات گسترده غیرنظامیان منجر میشوند.
جمعبندی
حمله آمریکا و انگلیس به عراق در سال ۱۹۹۸، نه یک رویداد مقطعی، بلکه بخشی از روندی بلندمدت در سیاستهای غرب علیه عراق بود؛ روندی که از حمایتهای دهه ۸۰ آغاز شد، با تحریم و حملات محدود ادامه یافت و نهایتاً به اشغال این کشور در سال ۲۰۰۳ انجامید.
در این میان، هزینه اصلی این سیاستها را مردم عراق پرداختند؛ مردمی که سالها زیر فشار تحریم، بمباران و بیثباتی زندگی کردند.
مرور این رویداد در سالروز آن، فرصتی برای بازخوانی تجربهای تاریخی است که نشان میدهد چگونه استفاده ابزاری از مفاهیمی، چون امنیت، خلع سلاح و حقوق بینالملل، میتواند به بحرانهای انسانی گسترده و بیثباتی طولانیمدت در یک منطقه منجر شود.
پژوهشگر و نویسنده: طیبهالسادات حسینی