کرمان رصد - روزنامه سازندگی / «قدرت در خدمت مقاومت و صلح» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم سیدحسین مرعشی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به لطف پروردگار، جنگ 24 ماهه در غزه به پایان رسیده و امروز بیش از هر زمان دیگری، نشانههای صلح در منطقه خودنمایی میکند. نبردی که خسارتهای سنگینی بر مردم غزه، زیرساختهای این سرزمین و حتی حماس بهعنوان نماد مقاومت وارد کرد. اما ایستادگی مردم در برابر تجاوزهای وحشیانه رژیم صهیونیستی، خود فصلی آموزنده در تاریخ مقاومت است که میتوان به برخی از جنبههای مهم این دوره دشوار پرداخت:
نخست، قدرت حماس و مردم فلسطین در مقاومت در برابر فشارهای سهمگین و ویرانگر اشغالگری اسرائیل است. این مردم با وجود گرسنگی، مجروحان بیشمار، ویرانی بیمارستانها و خانهها و تقدیم بیش از 70 هزار شهید، توانستند ورق جدیدی از ایستادگی را رقم بزنند. آنان موفق شدند حدود 40 تا 45 گروگان را- چه زنده و چه کشته- در اختیار داشته باشند و اکنون توافقی حاصل شده که در مقابل آزادی آنان بیش از 1900 زندانی فلسطینی از جمله رهبران برجسته مقاومت با احکام طولانیمدت و حبس ابد، آزاد خواهند شد. این خود سند روشنی است از اینکه مقاومت، با وجود همه سختیها، سرانجام نتیجه داده است.
دومین نکته قابل تأمل، تغییر فضای بینالمللی است. اکنون در آستانه هشتادمین سالگرد تأسیس رژیم اسرائیل شرایطی پدید آمده که در تاریخ این رژیم بیسابقه است. در هیچ مقطعی، اسرائیل تا این اندازه در سطح جهانی بیآبرو نبوده است. سالها این رژیم تحت نفوذ لابی صهیونیستی در ایالات متحده و حمایت جدی آمریکا و اروپا از فضای جهانی به نفع خود بهره میبرد؛ تا جایی که کمتر سیاستمدار یا نویسندهای در جهان جرأت میکرد علیه اسرائیل سخن بگوید یا موضع بگیرد. اما امروز چهره این رژیم در افکار عمومی جهان چنان بیاعتبار شده که دیگر نامی از اعتبار سیاسی و اخلاقی برایش باقی نمانده است.
نکته دیگر، قدرت مانوری است که حماس از خود نشان داده است. این جنبش بهخوبی ثابت کرد که باید از قدرت در جای درست آن برای برقراری صلح بهره برد. اگرچه این تصمیم در ظاهر ممکن است عقبنشینی تعبیر شود اما در واقع تدبیری عاقلانه و راهبردی بود که حماس با پذیرش طرح آمریکاییها برای پایان جنگ در غزه از خود نشان داد. این اقدام نشان داد که حماس بهخوبی از ماهیت تاریخی قدرت به عنوان یکی از برگهای برنده تاریخ ملتها و تاریخ گروهها آگاه است؛ قدرتی که اگر در مسیر درست به کار رود، میتواند هم ابزار مقاومت باشد و هم ابزار صلح. حماس ثابت کرد که تنها جنبشی نظامی نیست بلکه از درک و فهم بالایی در زمینه سیاست و صلح نیز برخوردار است. این سازمان توانست در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ فلسطین با مانوری هوشمندانه و خردمندانه، جنگ را- دستکم تا اطلاع ثانوی- متوقف، 1950 زندانی فلسطینی را آزاد و گروگانهایی که دیگر نگهداریشان ضرورتی نداشت را آزاد کند. همزمان نیز اسرائیل را وادار کرد از نوار غزه عقبنشینی کند و آمریکاییها را ناگزیر ساخت از طرح جابهجایی مردم غزه و تخلیه این منطقه صرفنظر کنند. این تحولات، جامعه جهانی را تحت تأثیر قرار داد و زمینه جدیدی برای بازسازی غزه فراهم کرد. مسیر کمکهای غذایی و انساندوستانه به سوی این سرزمین گشوده شد و از همه مهمتر بستر شکلگیری دولت دوم در سرزمینهای اشغالی فلسطین فراهم آمد. این رخداد، درس بزرگی است که حماس به ملتها و رهبران دنیا داد: همیشه میتوان جنگید، میتوان شجاعانه مقاومت کرد اما باید دانست که گاه صلح در زمان مناسب، ارزشی والاتر از ادامه جنگ دارد. این تجربه نشان داد که میدان و دیپلماسی میتوانند در خدمت یکدیگر باشند. آنان که در میدان با قدرت میجنگند، میتوانند در عرصه دیپلماسی نیز نقشآفرینان و مصلحان بزرگی باشند.
بازار ![]()
امید است با توجه به فضای جدید بینالمللی و حمایت کشورهای مهم جهان از تشکیل دولت فلسطین -همانگونه که در ایران نیز مقدمات آن فراهم شده است- خون شهیدان غزه، پشتوانه صلحی پایدار و تشکیل دولتی مقتدر و مستقل برای ملت فلسطین باشد.
در حاشیه این تحولات باید به نکته دیگری نیز اشاره کرد: تغییر موضع دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا. به نظر میرسد، او پس از مشورت با مقامات بریتانیایی، دیدگاه خود نسبت به غزه را تعدیل کرده است. در واقع سفر اخیر ترامپ به انگلستان و دیدارهایش با شخصیتهای سیاسی و مقامات حکومتی آن کشور، او را با واقعیتهای منطقهای آشناتر کرد. ترامپ امروز، که طرح صلحی ارائه داده و غزه را بخشی از سرزمین فلسطین و دولت آینده آن میداند با ترامپی که چند ماه پیش از جابهجایی مردم غزه سخن میگفت، تفاوتی چشمگیر دارد. این تغییر، نتیجه همان مشورتها با دولت بریتانیاست. باید یادآور شد که در میان کشورهای غربی، انگلستان بهدلیل سابقه طولانی حضور در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس بیش از هر کشور دیگری با واقعیتهای این منطقه آشناست. اگر آمریکاییها از تجربه و مشورت بریتانیاییها بهره بگیرند، خواهند توانست واقعیتهای خاورمیانه را دقیقتر درک کنند و تصمیمهای سنجیدهتری برای آینده منطقه بگیرند.