سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۴
علمی

نتیجه مطالعه‌ای بزرگ: همسران در سرتاسر دنیا دچار اختلالات روانی مشابه هستند

نتیجه مطالعه‌ای بزرگ: همسران در سرتاسر دنیا دچار اختلالات روانی مشابه هستند
کرمان رصد - زومیت / مطالعه‌ای روی ۱۵ میلیون نفر نشان می‌دهد شباهت مشکلات روانی میان زوج‌ها در طول زمان و در فرهنگ‌ها و نسل‌های گوناگون رو به افزایش است پژوهش‌های گسترده ...
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - زومیت / مطالعه‌ای روی 15 میلیون نفر نشان می‌دهد شباهت مشکلات روانی میان زوج‌ها در طول زمان و در فرهنگ‌ها و نسل‌های گوناگون رو به افزایش است
پژوهش‌های گسترده نشان داده‌اند که انتخاب همسر صرفاً تحت تأثیر ویژگی‌های شخصیتی و اجتماعی نیست، بلکه سلامت روان نیز در آن نقش چشمگیری دارد. یافته‌ها حاکی از آن است که افرادی که به اختلالات روان‌پزشکی مبتلا هستند، بیش از دیگران تمایل به ازدواج با فردی دارند که همان اختلال را تجربه می‌کند، تا اینکه همسری بدون آن بیماری برگزینند.
بازار
به‌گزارش نیچر، مطالعه‌ای جدید در مقیاسی کم‌سابقه نشان می‌دهد که الگوی یادشده نه‌تنها محدود به یک جامعه یا دوره خاص نیست، بلکه در فرهنگ‌های گوناگون و نسل‌های مختلف تکرار می‌شود و در گذر زمان همچنان پابرجا باقی مانده است. پژوهشگران پیش‌تر این روند را در کشورهای شمال اروپا مشاهده کرده بودند، اما تاکنون کمتر در خارج از اروپا مورد بررسی قرار گرفته بود.
در تازه‌ترین تحقیق، داده‌های بیش از 14٫8 میلیون نفر در تایوان، دانمارک و سوئد مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه میزان شیوع یکی از 9 اختلال روان‌پزشکی را در میان زوج‌ها بررسی کرد: اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، افسردگی، اضطراب، اختلال کم‌توجهی–بیش‌فعالی، اوتیسم، اختلال وسواس فکری–عملی، اختلال مصرف مواد و بی‌اشتهایی عصبی.
تیم پژوهشی دریافت که وقتی یکی از زوجین به یکی از 9 اختلال نامبرده مبتلا باشد، احتمال ابتلای همسرش به همان اختلال یا اختلالی دیگر به شکل معناداری بیشتر است.
چون چیه فان، پژوهشگر جمعیت و ژنتیک در مؤسسه پژوهش مغز لَوری‌یت در اوکلاهما می‌گوید وقتی دو نفر با هم ازدواج می‌کنند، اگر یکی از آن‌ها دچار یک اختلال روانی باشد، احتمال اینکه همسرش همان نوع اختلال را داشته باشد بیشتر است تا اینکه همسرش دچار اختلالی متفاوتی یا کاملاً سالم باشد. او می‌افزاید، نتیجه اصلی این است که این الگو در کشورهای مختلف، در فرهنگ‌های گوناگون و در نسل‌های متفاوت یکسان دیده می‌شود.
دانشمندان هنوز به‌طور قطعی نمی‌دانند چه عواملی باعث بروز اختلالات روان‌پزشکی می‌شوند، اما ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی در آن نقش دارد
حتی تغییرات چشمگیر در مراقبت‌های روان‌پزشکی طی 50 سال گذشته نیز این روند را تغییر نداده است. تنها در مورد وسواس فکری–عملی، اختلال دوقطبی و بی‌اشتهایی عصبی الگوهای متفاوتی میان کشورها مشاهده شد. برای نمونه، در تایوان زوج‌ها بیشتر از زوج‌های شمال اروپا دچار وسواس فکری–عملی مشترک بودند.
در مطالعه، افراد براساس دهه تولد از دهه 1930 تا 1990 دسته‌بندی شدند. نتایج نشان داد که در بیشتر اختلالات، در طول زمان، احتمال اینکه هر دو همسر اختلال روانی مشابهی را داشته باشند، کمی بیشتر شده است. این افزایش مخصوصاً در اختلالاتی که با مصرف مواد مرتبط هستند، واضح‌تر است.
علت این روند چیست؟
گرچه مطالعه به‌طور مستقیم دلیل بروز این پدیده را بررسی نکرد، فان سه نظریه برای توضیح آن مطرح می‌کند. اول اینکه، ممکن است افراد جذب کسانی شوند که شبیه خودشان هستند. او می‌گوید شاید آن‌ها به دلیل رنج‌های مشترک، همدیگر را بهتر می‌فهمند و به همین دلیل یکدیگر را جذب می‌کنند. دوم اینکه، زندگی در محیط مشترک می‌تواند باعث شود همسران شبیه‌تر شوند و سوم، انگ اجتماعی مرتبط با داشتن یک اختلال روانی، انتخاب همسر را برای فرد محدود می‌کند.
جَن فولرتون، متخصص ژنتیک روان‌پزشکی در دانشگاه نیو ساوت ولز سیدنی، می‌گوید اگر یکی از همسران قبلاً سالم باشد، استرس‌ها و فشارهای زندگی مشترک می‌توانند باعث شوند او هم دچار اختلال روانی شود، مخصوصاً اگر قبلاً نشانه‌های خفیف و بدون تشخیص داشته باشد.
از آنجا که ژنتیک در بروز اختلالات روان‌پزشکی نقش دارد، فولرتون معتقد است که تمایل افراد به انتخاب همسری با علائم مشابه، خطر ابتلای نسل‌های بعدی را افزایش می‌دهد. نتایج نشان می‌دهد کودکانی که هر دو والدشان به یک اختلال روان‌پزشکی مشابه مبتلا هستند، دو برابر بیشتر از کودکانی که تنها یک والد مبتلا دارند، در معرض ابتلا به همان بیماری قرار می‌گیرند.
ویلیام ری، متخصص ژنتیک آماری در مؤسسه تحقیقات پزشکی منزیس در استرالیا، می‌گوید قبل از اینکه روان‌پزشکان روش اطلاع‌رسانی درباره‌ی خطرات ژنتیکی اختلالات روانی به بیماران را تغییر دهند، لازم است تحقیقات بیشتری انجام شود اما مویناک بانرجی، متخصص ژنتیک مولکولی در مرکز زیست‌فناوری راجیو گاندی هند، معتقد است بیشتر مردم از خطرات ازدواج با فردی که همان اختلال روان‌پزشکی را دارد، آگاه نیستند. بنابراین نتایج این مطالعه می‌تواند برای مشاوره به زوج‌ها درباره ریسک‌های ژنتیکی بسیار سودمند باشد.
پژوهش در ژورنال Nature Human Behaviour منتشر شده است.


نظرات شما