کرمان رصد - روزنامه جوان / «گوساله سامری مناقشه ندارد اما منازعه دارد!» عنوان یادداشت روز در روزنامه جوان به قلم غلامرضا صادقیان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
حساب مجازی منتسب به سعید جلیلی، عضو شورای عالی امنیت ملی و مجمع تشخیص مصلحت، «دمزدن مجدد عدهای از مذاکره» را به گوسالهپرستشدن قوم موسی تشبیه کرده است. تمثیل گوساله سامری مناقشه ندارد ولی منازعه و مرافعه و مجادله فراوان دارد.
یکم/ اصل توییتزدن اعضای شعام و مجمع و شوراهای عالی دیگر درباره امور راهبردی، به مصلحت نیست و اغلب فاجعهبار است. حرفی اگر دارید در همان شوراها به یکدیگر بزنید. (توضیح اضافی اینکه مصاحبه اخیر دکتر عراقچی نیز این عیب را داشت که فاش کرد یک عضو شورای عالی امنیت ملی درباره وعدهصادق چندم چه چیزی گفته و یک مقام نظامی چه پاسخی داده است! که از نظر من محرمانهترین مطلب راهبردی بود که فاش شد! خب اگر قرار است دنیا بحثها و چالشهای محرمانهترین شورای ما را بداند، چرا جلسات را علنی و مقابل دوربین برگزار نمیکنید؟!)
دوم/ تکلیف مذاکره را رهبری روشن کردند. «دستگاههای مسئول که امروز بحمدالله مشغول کار هستند، چه دستگاههای مسئول در عرصه نظامی، چه دستگاههای مسئول در عرصه دیپلماسی - هر دو - که به شکل درست و با جهتگیری درست، هر دو لازم است، بایستی با قوت کار خودشان را انجام بدهند». هیچ مذاکرهای بدون اجازه نهایی رهبری ممکن نیست. رهبری ما نیز اسیر فشارهای سیاسی یا «دمزدن مجدد عدهای از مذاکره» نشدهاند و نمیشوند. شاید برای یک روزنامهنگار لازم و بلکه واجب باشد که مسئله مذاکره را نقد و تحلیل کند (بپذیرد یا رد کند)، اما کسی که مسئولیت امنیتی دارد، فقط باید مجری سیاستها باشد، نه منتقد آن. خوشبختانه این روزها مثل فلافلفروشیها سر هر کوچه یک روزنامه و سایت و کانال هست که همه چیز را نقد میکنند. میشود به خیل منتقدان پیوست، اما نه از درون قوای سهگانه و شوراهای عالی نظام.
سوم/ تکلیف لحن انتقاد از میدان و مذاکره را هم رهبری مشخص کردند (البته برای منتقدان نه برای مسئولان!). «ممکن است کسی در یک قضیه مربوط به نظامی یا دیپلماسی یا ... به یک مسئولی اعتراض داشته باشد، ما نمیگوییم اعتراض را نگویند، چرا، منتها اولاً لحنی که برای بیان اعتراض و بیان انتقاد انتخاب میشود لحن قابلقبولی باشد؛ ثانیاً بعد از تحقیق باشد، بعد از اطلاعیابی باشد». این را رهبر انقلاب برای روزنامهنگاران مثال میزنند، اما ایشان برای مسئولان بیشتر به انجام عمل و اینکه مخاطب این «باید»ها خود مسئولان هستند و به تقیه در سخنانی که طرف خارجی بهره میبرد توصیه کردهاند. تمثیل گوساله سامری و آغلشدن ایران و شبیه به آن نه لحن مناسب است و نه مناسبتی با رفتار فرضاً طرفداران مذاکره دارد. فضای مجازی را به هم میریزد و مقدمهای میشود برای رفتارهای ضدانسجام بعدی.
بازار ![]()
چهارم/ مردم اگر بدانند در شوراهای عالی نمایندگان همه سلایق فکری و سیاسی و نخبگان و دانشمندان حضور دارند، و تصمیمگیری با نظر اکثریت و اقناعسازی اقلیت بوده است، با هر تصمیم ولو مخاطرهآمیز همراهی میکنند، چنانکه در جنگ اخیر کردند. پس بهتر است تمامی اعضای اینگونه شوراها هرچه توان اقناع دارند در همان شوراها به کار بگیرند و یکدیگر را قانع کنند. تحریک افکار عمومی نباید سنت مسئولان تراز اول شود.
پنجم/ وقتی برخی نزدیکان و طرفداران یک عضو شعام که اتفاقاً در مجلس و دستگاههای دیگر هستند- جوان و جویای نام- بگویند «نسبت به لاریجانی خوشبین نیستم، شبیه پزشکیان است»، تازه اصل دعوا معلوم میشود که هنوز انتخاباتی است! کشور و آن انسجامی که فرموده شد «باید حفظ شود» اکنون به خوشبینی و نظر شما احتیاجی ندارد. چنانکه دیگرانی هم هستند که به شما خوشبین نیستند ولی سکوت میکنند. شما هم باید سکوت کنید.
من هیچگاه در نوشتهها با خون شهید و پایمالنشدن آن جمله نساختهام. اما شهادت فرماندهان و دانشمندان و زنان و کودکان شهید این جنگ تحمیلی امریکا، قلب همه ما را شکسته است. انسان باید خیلی سنگدل باشد که به این راحتی فراموش کند و وارد بازی سیاسی شود. برخی نویسندگان اصلاحطلب که دائم دعوا و مرافعه دارند، در طول آن 12 روز بارها نوشتند که باید هر تصمیم رسمی که نظام (رهبری) و مسئولان اصلی گرفتند، بیچونوچرا از طرف تمامی مردم پذیرفته شود و این تنها راه برونرفت از خطر جنگ است. چطور میتوان یک ماه پس از آن جنگ که هنوز تکلیفش معلوم نیست، دوباره به تحریک افکارعمومی مشغول شویم. معتقدم مسئولان سیاسی کشور در کل بسیار حرف میزنند، بیشتر از توان اطلاعاتی و پردازش اطلاعات مردم. جان مردم را رها کنید. مردم امتحان خود را در عالیترین درجات پس دادند. شما هم خود را برای بهترشدن امتحان کنید.