يکشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۴
سیاسی

بازخوانی رویداد ۱۶ آذر ۱۳۳۲؛ زمینه‌ها و پیامد‌ها

بازخوانی رویداد ۱۶ آذر ۱۳۳۲؛ زمینه‌ها و پیامد‌ها
کرمان رصد - ۱۶ آذر را می‌توان در چارچوب یک روند تاریخی فهم کرد؛ روندی که از کودتای ۲۸ مرداد آغاز و با بازگشت روابط با غرب و سیاست‌های سرکوبگرانه تشدید شد و در نهایت با ایستادگی در برابر استبداد داخلی و سلطه خارجی در دانشگاه تهران به نقطه اوج رسید.
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - 16 آذر را می‌توان در چارچوب یک روند تاریخی فهم کرد؛ روندی که از کودتای 28 مرداد آغاز و با بازگشت روابط با غرب و سیاست‌های سرکوبگرانه تشدید شد و در نهایت با ایستادگی در برابر استبداد داخلی و سلطه خارجی در دانشگاه تهران به نقطه اوج رسید.

کرمان رصد


به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، پس از کودتای 28 مرداد 1332، کشور با موجی از سرکوب، بازداشت و بازگشت آشکار قدرت‌های خارجی، روبه‌رو شد. واقعه 16 آذر، نتیجه مستقیم همین التهابات سیاسی و اعتراضات مردمی بود. روزی که سه دانشجو به شهادت رسیدند و دانشگاه به نمادی هویت ساز و بخشی از فرهنگ مبارزه و مقاومت علیه دخالت‌های بیگانه تبدیل شد.
حادثه 16 آذر را می‌توان محصول روندی سیاسی، امنیتی و اجتماعی دانست که پس از کودتای 28 مرداد شکل گرفت. این واقعه در بستر بازگشت علنی نفوذ خارجی، تشدید استبداد داخلی و فعال شدن دانشگاه به عنوان یک نهاد اجتماعی و انقلابی، معنا می‌یابد.
فضای پساکودتا
پس از کودتای 28 مرداد 1332، ساختار قدرت در ایران به شکلی کاملاً امنیتی بازسازی شد. سیاست‌های حاکمیت نشان می‌داد که هدف، نه فقط تثبیت دولت کودتا، بلکه خاموش کردن کامل صدا‌های مخالف است. توقیف روزنامه‌ها، دستگیری مدیران جراید، تخریب و غارت اموال بازاریان، پر شدن زندان‌ها و استفاده از پادگان‌ها به عنوان محل بازداشت، شکنجه و تبعید دستگیرشدگان، همه مؤید تشدید استبداد داخلی با حمایت سلطه گران خارجی، بود.
دولت کودتا در 16 آبان همان سال وارد مذاکراتی پنهانی با انگلیس شد و در 14 آذر، دولت زاهدی تجدید رابطه با آن کشور را اعلام کرد. بازگشایی «لانه جاسوسی انگلستان» و ورود "دنیس رایت"، کاردار سفارت انگلیس، سفر نیکسون، معاون رییس جمهور آمریکا به ایران، حاکی از تصرف دوباره نفت کشور از سوی شرکت‌های بزرگ نفتی انگلیسی – آمریکایی و تبانی دیکتاتوری شاه و استعمارگران غربی بود.
زمینه‌های شکل‌گیری 16 آذر
در این شرایط، دانشگاه‌ها به ویژه دانشگاه تهران، به پایگاه اعتراض بدل شد. تنها چند هفته پس از کودتا، تجمعات گسترده‌ای در تهران شکل گرفت. اعتصاب دانشجویان دانشگاه تهران و همراهی بازاریان، نشان می‌داد که فضای سیاسی کشور ملتهب و نارضایتی‌ها اوج گرفته است.
در 21 آبان 1332، راهپیمایی بزرگی در تهران برگزار و با دستگیری‌های فراوانی مواجه شد. همین تجربه، دانشجویان را بر آن داشت تا در روز‌های بعد محتاط‌تر عمل کنند تا بهانه‌ای به نظامیان ندهند. اما اراده رژیم پهلوی، رضایت بیگانگان و سرکوب ملت بود.
صبح 16 آذر، در حالی که قرار بود نیکسون وارد تهران شود، نیرو‌های نظامی وارد دانشکده فنی شدند. ورود سربازان به دانشکده فنی بخشی از طرح بزرگ‌تری برای نمایش «کنترل کامل فضای سیاسی» و «سیاست سرکوب» در بحبوحه بازگشت روابط با غرب تلقی می‌شد. یورش نظامیان در دانشگاه به شهادت سه دانشجو و تعداد بسیاری مجروح انجامید. پیکر‌های شهدا و زخمی‌های رها شده در محوطه دانشکده، بازداشت‌ها، شکنجه‌ها، تبعید‌ها و برخورد‌های پس از واقعه، نشان‌دهنده گستردگی این سیاست سرکوب بود.
روایت شهید چمران؛ شاهد عینی و میدانی
مصطفی چمران از دانشجویان دانشکده فنی، از صدور دستوراتی پیش از حادثه برای «عبرت‌آموزی» در آن روز سخن می‌گوید. وی صحنه‌ای را شرح می‌دهد که دانشجویان یکی پس از دیگری هدف گلوله و سرنیزه قرار می‌گرفتند. وی صحنه تیراندازی، ازدحام دانشجویان روی پله‌های دانشکده و شدت درگیری‌ها را لحظه به لحظه توصیف کرده است؛ «. روز 15 آذر یکی از دربانان دانشگاه شنیده بود که تلفنی به یکی از افسران گارد دانشگاه دستور می‌رسد که "باید دانشجویی را شقه کرد و جلوی در بزرگ دانشگاه آویخت که عبرت همه شود و هنگام ورود نیکسون صدا‌ها خفه گردد و جنبنده‌ای نجبند …". (در 16 آذر) دانشجویان یکی پس از دیگری به زمین می‌افتادند... هنگام عقب نشینی عده زیادی از دانشجویان روی این پله‌ها افتاده نتوانستند خود را نجات دهند. هیات حاکمه در تصمیم به کشت و کشتار آن روز خود، آنقدر مصر بود که رفتار دانشجویان نمی‌توانست کوچکترین تغییری در دستگاه و نقشه پلیدشان به وجود بیاورد... مصطفی بزرگ نیا به ضرب سه گلوله از پای در آمد. شریعت رضوی که ابتدا هدف سرنیزه قرار گرفته و به سختی مجروح شده بود، دوباره هدف گلوله قرار گرفت. ناصر قندچی در جای اولیه خود ایستاده بود که با رگبار مسلسل شهید شد. بدن مجروحین در حدود دو ساعت در وسط دانشکده افتاده بود و خون جاری بود تا بالاخره جان سپردند. عده‌ای از بهترین استادان دانشگاه را اخراج کرده و به غل و زنجیر کشیدند و در عوض عده‌ای از اوباش و اراذل را به دانشگاه فرستادند تا رکیک‌ترین ناسزا‌ها را که در شان خودشان و اربابانشان بود، تحویل دانشگاهیان و دانشجویان دهند... دانشکده فنی خون‌آلود را در آن روز و روز‌های بعد به رأی‌العین می‌بینم».
سه قطره خون
انتشار سرمقاله‌ای با عنوان «سه قطره خون» که خطاب به نیکسون نوشته شده بود، باعث توقیف روزنامه منتشرکننده آن شد. در این روزنامه خطاب به نیکسون گفته شده بود که؛ «آقای نیکسون وجود شما آنقدر گرامی و عزیز بود که در قدوم شما سه نفر از بهترین جوانان این کشور یعنی دانشجویان دانشگاه را قربانی کردند!»
تهدیدی که به فرصت تبدیل شد
هر چند کودتای آمریکایی - انگلیسی در ظاهر به اهداف کوتاه مدت خود چون؛ حذف دولت ملی، تثبیت دوباره شاه، و بازگرداندن امتیازات نفتی به غرب رسید، اما در بلند مدت، نتیجه‌ای معکوس داشت. وقایع بعد از کودتا به ویژه رویداد 16 آذر، نشان داد که مردم دیگر به سادگی مرعوب حکومت نمی‌شوند و مهم‌تر اینکه، «روحیه استقلال‌طلبی» و «بی‌اعتمادی به قدرت‌های خارجی» به یکی از عناصر هویتی جامعه ایران تبدیل شد.
جمع‌بندی نهایی
16 آذر نمادی از مقاومت دانشگاهیان در برابر استبداد داخلی و نفوذ خارجی و در چارچوب یک روند تاریخی قابل فهم است. روندی که از کودتای 28 مرداد آغاز شد و با سیاست‌های سرکوبگرانه و بازگشت روابط با غرب تشدید یافت. این حادثه نشان می‌دهد که دانشگاه، فراتر از محیط علمی، نقش مهمی در پیگیری مسائل ملی و فراملی دارد. به این ترتیب، شانزدهم آذر نه تنها یک رویداد تاریخی، بلکه بخشی از هویت سیاسی و اجتماعی ملت ایران است.
16 آذر خونین که می‌توان آن را بخشی از یک «مهندسی امنیتی» از سوی رژیم پهلوی با حمایت و چراغ سبز قدرت‌های مداخله گر، علیه قشر فرهیخته ارزیابی کرد، در واقع نقطه‌ای تعیین‌کننده در پیوند میان دانشگاه، جامعه و سیاست است. این تلاقی تأثیر غیر قابل انکاری بر حرکت‌های سیاسی و اجتماعی دهه‌های بعد گذاشت تا جایی می‌توان گفت؛ شانزدهم آذر، یکی از نقاط مهم در خوانشِ تاریخ معاصر ایران است.
نویسنده و پژوهشگر: فرشته مقدم


نظرات شما