کرمان رصد - خراسان / «چگونه روایتگر اقتصاد ایران باشیم؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم محمد حقگو است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
پیام اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت چهلمین روز شهادت جمعی از هممیهنان، سرداران نظامی و دانشمندان هستهای، حاوی هفت تکلیف راهبردی برای اقشار مختلف کشور بود. در میان این توصیهها، ایشان حفظ عزت و آبروی کشور را «تکلیف بیاغماض» گویندگان و نویسندگان خواندند. در نگاه نخست، این تعبیر ممکن است صرفاً به رعایت اخلاق رسانهای یا اجتناب از تخریب وجهه ملی محدود شود، اما در نگاهی عمیقتر، میتوان آن را دعوتی به بازآفرینی روایت عزتمندانه از واقعیتهای اقتصادی کشور دانست. واقعیت این است که فضای رسانهای و مجازی کشور با نوعی فقر روایتگری اقتصادی مواجه است؛ فقر تحلیلی، فقر امیدساز، و گاه فقر انصاف در نقد. بر این اساس، نوشته حاضر 5 محور مهمی را مرور میکند که تبیین واقعبینانه و عزتمندانه آنها میتواند به ترمیم واقع بینانه بخشی از تصویر اقتصادی ایران در افکار عمومی کمک کند.
عزت اقتصادی در گرو استقلال تصمیم گیری
شاید مهم ترین عارضه کنونی در بین روایت های اقتصادی را بتوان رسوخ نظریاتی کلی در برخی اظهارات کارشناسان و یا دولتمردان دانست که بعضاً ریشه در دانش چند دهه گذشته دارد. موضوعی که موجب شده یک روایت جهانروا مبتنی بر ادبیات ساده سازی شده عرضه-تقاضا-تعادل بازار همواره مورد توجه قرار گرفته و هر گونه صدای دیگری مبنی بر لزوم پرهیز از تبعیت صرف از نسخه های خارجی، و توجه به اقتضائات بومی یا پیچیدگی های واقعی طرد و تکفیر شود. این در حالی است که هم در ادبیات جدید اقتصادی بعضاً این ساده سازی ها کنار گذاشته شده و هم تجربیات واقعی نشان می دهد برای جبران عملکرد نظام بازار و یا کاستی هایی که مانع شکل گیری یک بازار واقعی شده اند، می بایست تدابیر ویژه و مبتنی بر واقعیت انجام گیرد. یک نمونه کوچک آن در سال های گذشته تشکیل سامانه هایی برای شفافیت هر چه بیشتر داده ها و ارتقای حکمرانی در اقتصاد است. سامانه های آرد و نان و توزیع سوخت از این دسته اند که نشان داده اند در برهه های خاص توانسته اند به کمک عرضه و تقاضا بیایند. با این اوصاف، باید گفت روایتگران اقتصاد می بایست نسبت به حمایت الگوهای بومی رشد و عدالت و جلوگیری از تحمیل سیاست های چشم بسته وارداتی حساس بوده و از استقلال و ارتقای تصمیمات اقتصادی در این راستا حمایت کنند.
شفافیت؛ ستون عزت و آبروی اقتصادی
بازار ![]()
روایت عزتمند، به معنای چشمبستن بر فساد یا رانت نیست؛ بلکه دقیقاً عکس آن است. برای حفظ آبروی ملی، باید فساد را با شواهد و تاکید بر عزم اصلاح افشا کرد، در ضمن افشاگری، از تعمیم و ایجاد خطاهای شناختی در جامعه نظیر سیاه نمایی و تحقیر ملی جلوگیری نمود و در عین حال از هدف مهم اصلاح ساختارهای فسادزا و ایجاد شفافیت غافل نشد.در شرایطی که به عنوان مثال آمار تسهیلات بانکی حاصل فرآیند خوداظهاری بانک ها و نه عملکرد سیستم نظارتی است و تناقض های گاه و بیگاه در آن مشاهده می شود، سامانه خاصی برای افشای تضاد منافع مدیران دولتی وجود ندارد، در سایه عدم تکمیل سامانه املاک آمارهای دقیق، به روز و قابل اتکایی از وضعیت املاک خالی هنوز مشاهده نمی شود و ... دامنه اثربخشی هرگونه فسادهای بعدی، به موج های خبری چند روزه محدود خواهد شد. باید توجه داشت اگرچه تخلفات اشخاص همیشه رسانهپسندترند، اما آن چه آبرو و اعتماد را بهصورت ساختاری تخریب میکند، سازوکارهای فسادزا هستند. قلم زنان اقتصاد باید نشان دهند که فساد چگونه از خلأ نهادی تغذیه میکند و چگونه شفافسازی، نه فقط ضدفساد، بلکه نماد عزت و بلوغ ملی است.
پاسداری عالمانه از عزت تولید ملی
یکی از اصلیترین جلوههای عزت اقتصادی، اقتدار در تولید ملی است. وقتی کشور نتواند مایحتاج ساده خود را تولید کند، یا صنایعش تحت سلطه مونتاژ و برند خارجی باشد، عزت از دست میرود. این جاست که اهمیت روایت صادقانه از سهم واقعی فناوری بومی در تولید کالای داخلی، نقد واردات بیضابطه، خامفروشی یا وابستگی به صادرات نفتی و بیان راهکارهایی برای ارتقاء بهرهوری و زنجیره ارزش داخلی و در عین حال پرهیز از مقایسه های خطاساز آشکار می شود. از منظری دیگر باید توجه داشت واقعیت تولید در کشور ما با وجود همه کاستی ها، تحریم ها و ... قابل مقایسه با هیچ کشور دیگری نیست. کما این که تولید در کشورهای پیشرو کنونی نیز زمانی عاری از همین مسائل کنونی کشور ما نبوده اند. نکته مهم دیگر این است که تولید عزت آفرین در واقع، تولیدی نیست که صرفاً موجب پرکردن انبارها از کالاهای مشابه داخلی باشد بلکه می بایست سه ویژگی مزیت رقابتی، ارزش افزوده بالا و قابلیت صادرات فناورانه را در بر گیرد. با این اوصاف، نویسندگان اقتصادی میتوانند در چهار جبهه از تولید ملی دفاع عزتمندانه کنند: افشای واردات رانتی و حمایت از رقابت سالم (مثلاً نقش پشتپرده برخی شرکتهای وارداتی در اخلال تولید را روشن کنند)، روایتگری موفقیتهای فناورانه داخلی (مثلاً موفقیتهای شرکتهای دانشبنیان یا صنایع مادر در خلق فناوری بومی)، نقد نظام مالیاتی و بانکی که تولید را له میکند (مثلاً تفاوت برخورد با صادرکننده کوچک در برابر دلال واردکننده را نشان دهند)، تغییر ذائقه رسانهای مردم از کالای خارجی به محصول ملی باکیفیت.
تبیین فرصتهای اقتصادی برای حفظ امید و عزت
یکی از راههای پاسداری از عزت کشور در حوزه اقتصاد، برجستهکردن فرصتها و ظرفیتهای بالفعل و بالقوه اقتصاد ایران است؛ بهویژه در شرایطی که تمرکز رسانههای بیگانه بر برجستهسازی ناکامیها و سیاهنمایی همهجانبه است. نویسنده اقتصادی میتواند: از ظرفیتهای تنوع انرژی، نیروی انسانی جوان، موقعیت ژئوپلیتیک، بازار منطقهای و فناوریهای بومیشده بنویسد؛ فرصتهای ناشی از تغییر نظم جهانی و چرخش به شرق، خروج غرب از انحصار فناوری یا بحران در زنجیرههای جهانی تأمین را تحلیل کند؛ مزیتهای رقابتی مغفول مانده مانند دیپلماسی منطقهای اقتصادی، تجارت با کشورهای همسو یا بازآفرینی صنایع پیشران را یادآوری کند. این نوشتارها فقط تبلیغات مثبت نیستند؛ بلکه تحلیلهایی مبتنی بر واقعیتهای موجود و آیندهنگری علمی هستند که در کنار نقد واقعبینانه، نقش کلیدی در حفظ امید اجتماعی، روحیه ملی و آبروی اقتصادی ایفا میکنند.
بازسازی «داستان پیشرفت»؛ روایت عزتمندانه از مسیر رشد
یکی از مهمترین وظایف نویسندگان اقتصادی، ساختن و بازآفرینی «روایت پیشرفت» برای کشور است. اگرچه اقتصاد ایران با چالشهای جدی مواجه است، اما در دل همین مسیر پرسنگلاخ، نمونههای فراوانی از پیشرفتهای بومی، تابآوری، نوآوری و توسعه ظرفیتهای ملی وجود دارد که اغلب مغفول ماندهاند یا در سایه سیاهنمایی دیده نمیشوند. نویسندگان میتوانند با تمرکز بر این عناصر:
روایتهایی بسازند از صنایع دانشبنیان که در غیاب واردات رشد کردند؛به معرفی کارآفرینان موفق در مناطق محروم بپردازند که بدون تکیه بر رانت یا رابطه، اشتغال آفریدهاند؛پیشرفتهای فناورانه در حوزههایی چون نانو، پزشکی، انرژیهای نو یا زیرساخت دیجیتال را برجسته کنند؛و روندهای امیدبخشی چون افزایش صادرات غیرنفتی به همسایگان یا رشد اقتصادی در شرایط تحریم را تبیین نمایند.هدف، نه بزک واقعیت، بلکه ساختن حافظه عمومیِ متکی بر نقاط قوت در کنار آگاهی از ضعفهاست؛ حافظهای که به جای تصویر یک ملت شکستخورده، سیمای ملتی مقاوم، امیدوار و در مسیر پیشرفت را بازتاب میدهد.