کرمان رصد
پیرزنی که با حکم تخلیه به کوچه انداخته شد
سه شنبه 13 خرداد 1399 - 10:04:43
ایرنا - کرمان
کرمان رصد - کرمان - پیرزن باورش نمی شود چطور وقتی سند منگوله دار خانه را در دست دارد، ماموران در می زنند و به او می‌گویند برو بیرون. و وقتی مقاومت می‌کند او را به زور و کشان کشان بیرون می برند و اثاثیه اش را هم در کوچه می ریزند. باورش بر این است که وقتی سند داری، هیچ کجا امضا نکرده ای و رضایت هم نداری، هیچ کس نمی تواند خانه ات را بدون رضایت تو بخرد یا بفروشد یا بیرونت کند.

زن آبرومندی است و در بردسیر کرمان زندگی میکند . همه او را می شناسند. اما حالا تمام دار و ندارش به وسیله یک مامور زن و چند مامور مرد کلانتری به نمایش عام در آمده و او را به آنچه که یک عمر از آن می ترسیده مبتلا کرده.
گریه کنان می گوید: من دو دانگ از این خانه داشتم که آن را وقف امام غریب (ع) کرده ام تا در پناهش باشم. با یک چشم نابینا و یک چشم اشکبار می گوید: بر اساس چه قانونی مرد نامحرم (مامور کلانتری) دست مرا گرفت و از خانه خودم بیرونم انداخت؟
همسایه ها به سراغش می آیند تا او را به خانه خود ببرند، اما او قبول نمی کند و تمام شب را در کنار اثاثیه اش صبح می‌کند. اینها روایت همسایه ها و شاهدان عینی است. بعد هم عکس و داستان او از طریق گوشی های هوشمند دست به دست می چرخد.
این خانم که نامش گلی است فرزندی ندارد و پس از مرگ شوهرش با ورثه و فرزندان شوهرش (از همسر قبلی) بر سر تصاحب خانه کشکمش داشته. یک چشمش نابیناست و یک پایش می لنگد. جوانی و عمرش را صرف کار و کوشش و مراقبت از همسرش کرده و حالا خود نیاز به مراقبت و پرستاری دارد. اما نه اولادی دارد و نه عصای دستی که به او تکیه کند. می‌گوید نه پولی داشتم تا سهم آنها را بخرم و نه با فروش سهم خودم می توانستم سرپناهی تهیه کنم. گفتم وقفش کنم شاید صاحب وقف ضامنم شود و باقی عمر را سرگردان و آواره نشوم. می‌خواستم هم نام نیک و ذخیره آخرتی برای خود فراهم کنم و هم تا زمانی که زنده هستم سرپناهی داشته باشم. می‌خواستم نه سرگردان کوچه و خیابان باشم و نه سربار و مزاحم کسی شوم.
دنبال چند خیریه رفتم. امید داشتم خیریه سهم ورثه را بخرد و خانه تا زمانی که زنده ام در اختیارم باشد. چند باری به سراغشان رفتم ولی آنها هیچ کاری نکردند. با ناامیدی، دل شکسته ام را به ضریح ضامن آهو گره زدم. با همین یک چشم، امیدم را به رواق طلاییش دوختم و به آستان قدس رضوی رفتم. آنجا توضیح دادم که می‌خواهم سهمم را به امام رضا (ع) هدیه کنم تا بلکه او مرا از بی خانمانی نجات دهد. گفتم تا زمانی که عمر دارم در سایه اش و در همان ملکی که وقفش کرده ام بمانم و پس از مرگم باقیات الصالحاتم شود.
به من گفتند پول آب و برق خانه بر عهده تو باشد گفتم به روی چشم. 
با گوشه چارقدش اشک را از چشم راستش میگیرد و می‌گوید: اما آقا هنوز نذر مرا قبول نکرده. می‌خواستم در سایه اش باشم که هنوز نتوانسته ام. پیرزن می گوید: نامه ای از آستان قدس برایم آمده که اگر میخواهی کار خیر کنی خانه ات را بفروش و پولش را تقدیم امام رضا کن. اما نگفتند اگر خانه را بفروشم به کجا پناه ببرم و کجا سر کنم؟
چیزی نفروخته ام وجهی هم نگرفته ام
پیرزن ادعا می کند : خانه را بدون رضایت من فروخته اند. من امضا نکرده ام. چطور بدون امضای صاحب ملک می شود آن را فروخت؟
او می گوید: به جز دو دانگ این خانه که سندش را دارم از این خانه ارث هم می برم. چند حبه ده از پیرمرد باقی مانده که از آنجا هم دو حبه ارث می برم. گلی می‌گوید: هیچ گونه حق و حقوقی بابت ارثیه، مهریه، نفقه و مالکیت قطعی و دو دانگ خانه ای که سندش را دارم از کسی نگرفته ام. هیچ کس هیچی به من نداده. الان به جز همان اثاثیه هیچ ندارم تا با آن سر کنم.
یک پنجره برای من کافی بود
او درباره اینکه چرا با ورثه توافق نکرده تا سهم خودش را جدا کند و در همان بخش باقیمانده از خانه زندگی کند، می گوید: من می خواستم اما کسی این کار را نکرد. من حاضر بودم دیواری بکشند و هرچقدر که به من می رسد را جدا کنند. مگر من چقدر جا می‌خواستم؟ اگر یک پنجره به من می رسید برایم کافی بود، اما کسی این کار را نکرد.
وقتی می پرسم چرا در زمان دادرسی به احکام صادره اعتراض نکرده می گوید: کسی مرا به حضور نمی پذیرفت. کارمندان دادگستری درست جوابم را نمیدادند و مرا پاس می دادند. 
می گوید من که سواد درست و حسابی ندارم، یک بار هم وکیل گرفتم که او هم‌ نتوانست برایم کاری انجام بدهد یا بلد نبود. اما حق وکالتش را تمام و کمال از من گرفت.
او که حالا به خانه برادرش آمده، خود را شرمنده خانواده برادرش می داند و می گوید: آنها به من محبت دارند، اما نمی خواهم سربار و باعث زحمت آنها باشم. خودشان به اندازه کافی گرفتاری و مشکلات دارند. نمی‌خواهم به گرفتاریهای آنها اضافه شوم.
امکان خرید چهار دانگ خانه را نداشتیم
مسئول یک خیریه در بردسیر توضیح می دهد که ما از ابتدا تصور می کردیم گلی قصد وقف یک منزل کامل را دارد و از آن استقبال کردیم. به او گفتم دفتر خیریه را به آنجا می آوریم و شما هم در خانه ات هستی و زندگی می کنی.
اما بعد متوجه شدم او فقط بخشی از خانه را در تملک دارد و مابقی به ورثه و افراد دیگر تعلق دارد. پس پیشنهاد وقف را قبول نکردم. از نظر شرعی و قانونی هم نمی توانستیم قبول کنیم. بدلیل شراکت و عدم رضایت سایر مالکان‌، وقف ایشان درست نبود و اشکالات متعددی ایجاد می کرد. او در ادامه می گوید: خیریه ما نوپا بود و توان مالی برای خرید بقیه خانه را نداشتیم. می گوید: وقتی ما برای تهیه غذا و لباس برای افراد نیازمند در مضیقه هستیم، درست نبود اگر پولی هم فراهم شود، صرف خرید خانه که ضرورتی هم نداشت بشود.
هیچ سندی اعتبار ابدی ندارد
یک کارشناس مسائل ثبت و اسناد درباره اینکه چطور می شود یک سند قطعی ابطال یا بی اعتبار شود، گفت: در قانون مواردی وجود دارد و اختیاراتی برای مجری قانون است که برای حل مساله ای سندی را ابطال و سند دیگری صادر کند.
این کارشناس گفت: تصور اینکه وقتی سندی صادر شود تا ابد الدهر دارای اعتبار است، تصوری نادرست است.
برخورد با تشویش اذهان عمومی در فضای مجازی
دادگستری شهرستان بردسیر در پاسخ به خبرنگار ایرنا پاسخی تنظیم و ارائه کرد که عینا آورده می شود. این پاسخ به صورت گفت و گوی دو طرفه و مصاحبه محقق نشد.
رئیس دادگستری بردسیر هشدار داد:
با هرگونه تشویش اذهان عمومی در فضای مجازی برخورد قاطع انجام خواهد شد
رئیس دادگستری شهرستان بردسیر در خصوص مطلب منتشره در فضای مجازی مبنی بر تخلیه یک واحد مسکونی و انتقال اثاثیه منزل به داخل کوچه در شهر بردسیر گفت : در اجرای حکم قطعی دادگاه تجدیدنظر استان کرمان مبنی بر خلع ید متصرف از یک باب ساختمان مسکونی که مالکیت ثبتی و رسمی آن بنام شخص ثالث (محکوم له) بوده در فروردین ماه سال جاری اجرائیه مربوطه صادر شده و علیرغم اعطای فرصت کافی طی دو مرحله به شخص متصرف (محکوم علیه) اقدامی در جهت تخلیه صورت نپذیرفت و برابر مقررات نسبت به تخلیه منزل و اجرای حکم اقدام شد .
حسین رمضانی زاده در تشریح جزئیات این خبر افزود : در اردیبهشت ماه سال جاری دستور اجرای حکم خطاب به مرجع انتظامی صادر شده بود که با توجه به ممانعت محکوم علیه و وضعیت ایشان مجدداً به ایشان فرصت کافی اعطا شد که در نهایت با توجه به پیگیری محکوم له و لزوم اجرای قاطع احکام قضایی در راستای جلوگیری تخطی اشخاص از قوانین و مقررات و حفظ امنیت سایر شهروندان همچنین لزوم برقراری عدالت در سطح جامعه دستور اجرای حکم صادر گردید که مأمورین مجدداً با ممانعت محکوم علیه مواجه شدند .
این مقام قضایی در ادامه اظهار داشت : پس از ممانعت محکوم علیه از اجرای حکم ، برابر مقررات نسبت به تخلیه منزل و اجرای حکم اقدام شد لکن متأسفانه اشخاص با اغراض مشخص نسبت به بزرگنمایی و بازتاب منفی موضوع در رسانه ها و فضای مجازی اقدام نمودند که جای سؤال و تعجب دارد چرا که همگان باید از اجرای قوانین و مقررات و جلوگیری از تعدی اشخاص به موازین قانونی خشنود باشند .
رئیس اجرای احکام مدنی دادگستری بردسیر ضمن تکذیب مؤکد خبر انتشار یافته در فضای مجازی اظهار داشتند : متأسفانه در بخشی از خبر منتشر شده به وجود سند ثبتی مبنی بر وقف نمودن دو دانگ از این ملک برای آستان مقدس امام رضا (ع) اشاره شده که این موضوع نیز کذب محض است و هیچگونه سند ثبتی در این خصوص تنظیم نشده و مالکیت رسمی و قانونی به نام محکوم له پرونده بوده و تمامی اسناد و مدارک محکوم علیه در طول روند رسیدگی بررسی شده است .
رئیس دادگستری بردسیر در پایان خاطرنشان نمود : چنین استنباط می شود برخی اشخاص سعی دارند با سوء استفاده از عقاید مذهبی مردم به اغراض و اهداف خاص خود در راستای عدم اجرای قوانین و مقررات دست یابند که جهت جلوگیری از تشویش اذهان عمومی در آینده ضمن پیگیری موضوع از طریق دادستانی برخورد قاطع با اشخاص خاطی و متخلف انجام خواهد شد و نتیجه برخورد نیز جهت تنویر افکار عمومی اطلاع رسانی خواهد شد.
برچسب‌ها
دادگستری شکایت بردسیر

http://www.kerman-online.ir/fa/News/134022/پیرزنی-که-با-حکم-تخلیه-به-کوچه-انداخته-شد
بستن   چاپ